مقدمه
هر سال در ۱۷ اکتبر، جهانیان «روز بینالمللی ریشهکنی فقر» را گرامی میدارند. تا توجه عمومی و سیاستگذاران را
به بحران فقر، پیامدهای آن و راههای برونرفت جلب کنند. بنیان این یادبود به گردهمایی بزرگی در پاریس در ۱۷ اکتبر ۱۹۸۷ برمیگردد که هدفش یادآوری کرامت انسانهای فقیر و لزوم مقابله با فقر به عنوان نقض حقوق بشر بود.بخش اول — فقر: تعریف کوتاه و اهمیت روز ۱۷ اکتبر
فقر را میتوان هم بهصورت «فقر مطلق» (نداشتن درآمد یا دسترسی کافی به نیازهای اولیه مانند غذا، سرپناه و آب پاک) و هم «فقر نسبی» (ناقص بودن استاندارد زندگی نسبت به میانگین جامعه) تعریف کرد. روز ۱۷ اکتبر تاکید دارد که مبارزه با فقر فقط افزایش درآمد نیست؛ بلکه حفظ کرامت، دسترسی برابر به خدمات اجتماعی و مشارکت شهروندان در تصمیمگیریها نیز بخشهای حیاتیاند.
بخش دوم — چشمانداز جهانی و موضوع سال (کوتاه)
سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد هر سال برای این روز محورهای موضوعی مشخص میکنند تا به جنبههای خاص فقر (مثلاً خانوادهها، تبعیض نهادی، آسیبپذیری نابرابر) بپردازند. برای نمونه محورهای اخیر بر «کرامت»، «عدالت اجتماعی» و «حمایت از خانوادهها» متمرکز بودهاند.
بخش سوم — وضعیت فقر در ایران: شواهد و آمارهای کلیدی
- ارزیابیهای کارشناسی نشان میدهد در دهه گذشته حدود ۱۰ میلیون ایرانی به جمع فقیران افزوده شدهاند؛ این نتیجه تحلیلها و گزارشهای بینالمللی از روند افزایش نرخ فقر در برخی سالهاست.
- گزارشها و مطالعات غیردولتی و رسانهای نیز افزایش قابل توجهی در سهم خانوارهایی که «با دشواری تأمین معیشت روزمره» روبهرو هستند، نشان میدهند؛ برخی گزارشها نرخ فقر گسترده یا در معرض فقر بودن را تا حدود ۳۰ درصد یا رقمی نزدیک به آن برآورد کردهاند. این رقمها در منابع مختلف متفاوت گزارش شدهاند اما همگی نشاندهنده تشدید پیچیدهشدهٔ مشکل طی سالهای اخیر هستند.
- شاخصهای بینالمللی نیز برای یک معیار مشخص (مثلاً نرخ سرشماری زیر خط فقر بینالمللی برای کشورهایی با درآمد متوسط) به ارقام متفاوتی اشاره میکنند؛ بر اساس پایگاه داده بانک جهانی، نرخ سرشماری فقر در برخی معیارها برای ایران در سالهای اخیر نسبتاً پایین گزارش شده، اما این دادهها ممکن است شاخصهای محلیِ نابرابری و هزینههای زندگی را بهطور کامل منعکس نکنند. (برای دادههای بینالمللی و روششناسی به منابع بانک جهانی مراجعه کنید.)
نکته مهم: اختلاف در ارقام فقر در ایران بین منابع رسمی، پژوهشی و رسانهای وجود دارد—بخشی از دلیل اختلاف روشها، خط فقر تعریفشده، سال مرجع و پوشش دادهها (ملی در برابر منطقهای) است. برای طراحی سیاست مؤثر، شفافیت آماری و بهروزرسانی منظم دادهها ضروری است.
بخش چهارم — علل اصلی تشدید فقر در ایران (خلاصه و دستهبندیشده)
۱. تورم بالا و افت قدرت خرید: تورم مزمن و افزایش قیمت کالاهای اساسی، درآمد واقعی خانوارها را کاهش داده است.
۲. بیثباتی اقتصادی و سیاستهای کلان: تغییرات ارزی، کاهش درآمدهای نفتی بهدلیل تحریمها یا نوسانات بازار، و مدیریت نامنسجم منابع عمومی بر اقتصاد فشار گذاشته است.
3. بازار کار آسیبدیده: بیکاری و اشتغال ناقص (مشاغل با درآمد پایین، فاقد بیمه یا امنیت شغلی) منجر به درآمد ناکافی خانوادهها شده است.
4. ضعف شبکههای حمایتی هدفمند: هرچند برنامههایی برای یارانهها و کمکهای نقدی وجود داشته، پوشش، هدفگیری و اثربخشی برخی از این برنامهها محل پرسش و نیاز به اصلاح ارزیابی است. (مطالعات بانک جهانی بر لزوم تقویت سیستمهای حمایت اجتماعی تأکید کردهاند.)
5. ناهماهنگی منطقهای و بُعد شهری-روستایی: فقر در برخی مناطق (مناطق دورافتاده، مرزی یا مناطقی با زیرساخت ضعیف) شدیدتر است و دسترسی کمتر به خدمات عمومی دارند.
بخش پنجم — پیامدهای فقر برای جامعه (نمونهای)
- امنیت غذایی ضعیف و سوءتغذیه در گروههای آسیبپذیر، بهویژه کودکان و سالمندان.
- کاهش دسترسی به آموزش با کیفیت و در نتیجه افزایش چرخه فقر بین نسلی.
- مشکلات سلامت عمومی؛ دسترسی نامناسب به خدمات درمانی یا پرداخت هزینههای درمانی سنگین.
- فشارهای روانی و اجتماعی؛ افزایش استرس، ناامیدی و کاهش مشارکت اجتماعی.
- افزایش نابرابری و تضعیف پیوندهای اجتماعی که میتواند به بیثباتی اجتماعی منجر شود. (منابع تحلیلی درباره پیامدها و هزینههای اقتصادی و انسانی فقر را بازبینی کنید.)
بخش ششم — گروههای آسیبپذیر در ایران
کودکان، زنان سرپرست خانوار، سالمندان بدون پشتوانه، خانوارهای روستایی و حاشیهنشین، اقوام و مهاجرین (مثلاً پناهندگان و مهاجران افغان) و افراد فاقد شغل رسمی بیشترین آسیبپذیری را دارند. برنامههای سیاستی باید این گروهها را «در اولویت» قرار دهند تا اهداف عدالت اجتماعی محقق شود.
بخش هفتم — چه سیاستها و اقداماتی میتواند مؤثر باشد؟ (پیشنهادها و راهکارها)
در ادامه فهرستی از راهکارهای مبتنی بر تجربه جهانی و توصیههای نهادهای بینالمللی آوردهام که برای شرایط ایران قابلتطبیق هستند:
۱. تقویت و هدفگذاری دقیق نظام حمایت اجتماعی
- اجرای مکانیسمهای هدفمندترِ پرداخت نقدی و حمایتی (با شناسایی دقیق خانوارهای آسیبپذیر، بهروزرسانی پایگاههای اطلاعاتی و جلوگیری از خطاهای پوشش).
۲. کنترل تورم و حمایت از قدرت خرید خانوادهها
- ترکیب سیاستهای پولی و مالی برای کاهش نوساناتِ قیمتی و طراحی کمکهای موقت برای حمایت از هزینههای معیشتی خانوارهای کمدرآمد.
۳. ترویج اشتغال مولد و حمایت از کسبوکارهای خرد
- سرمایهگذاری در آموزش مهارتی، تسهیلات اعتباری خرد، و سیاستهای تشویقی برای جذب نیروی کار به بخشهای تولیدی و خدماتیِ اشتغالزا.
۴. توسعه خدمات عمومی (آموزش، سلامت، تغذیه)
- رایگان یا یارانهدار کردن دسترسی به خدمات پایه برای گروههای هدف بهمنظور کاهش هزینههای ناگهانیِ خانوارها.
۵. شفافیت آماری و نظارت مستقل
- انتشار منظم و شفاف آمار فقر، و تقویت نهادهای پژوهشی مستقل برای ارزیابی برنامهها و ارائه بازخورد سیاستی. (بانک جهانی و UN بر اهمیت دادههای قابلاعتماد تأکید کردهاند.)
۶. مشارکت جامعه مدنی و ذینفعان محلی
- تشویق سازمانهای غیردولتی، تشکلهای محلی و جوامع محلی برای طراحی و اجرای پروژههای محلیِ کاهش فقر و بازتوانی اجتماعی.
بخش هشتم — نمونههای اقدام ساده که شهروندان و بلاگرها میتوانند انجام دهند
- اطلاعرسانی و آموزش عمومی درباره علل و پیامدهای فقر (نقش رسانه و شبکههای اجتماعی).
- حمایت از سازمانهای خیریه و پروژههای محلی شفاف که روی توانمندسازی تمرکز دارند (نه فقط کمکهای مقطعی).
- فشار مدنی برای شفافیت بودجهای و سیاستهای حمایتیِ مؤثر.
- مشارکت در برنامههای داوطلبانه آموزشی یا شغلی در محلات کمبرخوردار.
جمعبندی و دعوت به اقدام
روز جهانی ریشهکنی فقر (۱۷ اکتبر) نه صرفاً یک مراسم نمادین که یادآوری مسئولیت جمعی ماست: ریشهکنکردن فقر نیازمند ترکیبی از سیاستهای اقتصادی سالم، حمایتهای اجتماعی هدفمند، مشارکت جامعه مدنی و شفافیت دادههاست. در مورد ایران، شواهد نشان میدهد که طی سالهای اخیر فقر تشدید شده و برخورد مؤثر با این بحران نیازمند اصلاحات ساختاری و تمرکز ویژه بر گروههای آسیبپذیر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.