مقدمه
۱۵ اکتبر (مصادف با ۲۳ مهر در اغلب سالها) به عنوان روز جهانی عصای سفید شناخته میشود.
هدف از این روز، جلب توجه عمومی
به مسأله نابینایی، تأکید بر حقوق افراد نابینا و ارتقای آگاهی درباره نیازها و موانع آنان در زندگی روزمره است.در ایران نیز در این روز معمولاً رسانهها، مؤسسات توانبخشی و انجمنهای مدافع حق افراد نابینا برنامههایی برگزار میکنند.
در این مقاله ابتدا تاریخچه و اهمیت عصای سفید را بررسی میکنیم، سپس به مشکلات و معضلاتی که نابینایان با آن روبهرو هستند در ایران میپردازیم و در پایان پیشنهادهایی برای ارتقا وضعیت ارائه میدهیم.
بخش اول: تاریخچه عصای سفید و معنای آن
پیشینه عصا به عنوان ابزار کمکی
استفاده از عصا برای کمک به حرکت افراد کمبینا یا نابینا سابقه دیرینه دارد. اما شکل امروزی «عصای سفید» که هم ابزار مسیریابی و هم نمادی از نابینایی است، در سده بیستم شکل گرفت.
یکی از منابع رایج میگوید که در سال ۱۹۲۱، «جیمز بیگز» (James Biggs)، یک عکاس انگلیسی که بیناییاش را در سانحهای از دست داده بود، عصای خود را سفید کرد تا هنگام حرکت در خیابان بیشتر دیده شود و رانندگان به وجود او آگاه شوند.
نامگذاری روز عصای سفید
در سال ۱۹۶4، در ایالات متحده لایحهای تحت عنوان «قانون عصای سفید» تصویب شد و روز ۱۵ اکتبر به عنوان روز ملی «ایمنی عصای سفید» نامگذاری گردید.
به مرور این روز در سطح بینالمللی نیز شناخته شد و در بسیاری از کشورها به عنوان فرصتی برای مطالبه حقوق افراد نابینا و ارتقای آگاهی عمومی مورد استفاده قرار میگیرد.
معنای نمادین عصای سفید
عصای سفید از دو جنبه اهمیت دارد:
- ابزار حرکتی و مسیریابی: با لمس زمین، موانع، تغییر سطح، درزها و پرتگاهها را تشخیص میدهد و به فرد نابینا کمک میکند مستقلتر حرکت کند.
- نشانه شناساندن وضعیت: رنگ سفید و نماد ویژه آن به دیگران هشدار میدهد که فردی نابینا در محیط وجود دارد و باید به رعایت حقوق او توجه شود.
به این ترتیب، عصای سفید هم نماد استقلال و هم نماد نیاز به درک و همیاری اجتماعی است.
بخش دوم: وضعیت نابینایان در ایران – آمار و وضعیت کلی
جمعیت نابینا و کمبینا در ایران
- گفته شده است که نزدیک به ۱۵۰ هزار نفر نابینا مطلق در کشور وجود دارند.
- علاوه بر این، تعداد افراد کمبینا زیادتر است؛ گفته میشود به ازای هر نابینا، حدود ۶ نفر کمبینا وجود دارند.
- برخی منابع اعلام میکنند که جمعیت دارای معلولیت در ایران، حدود ۱۰ تا ۱۱ درصد، مشکلات بینایی دارند.
- از این میان، تعداد دانشآموزان نابینا و کمبینا در مدارس عادی و استثنایی، حدود ۸۲۰۰ نفر گزارش شده است.
همچنین گفته شده است که برخی از افراد با آسیب بینایی تحت پوشش بهزیستی هستند (مثلاً ۲۴۰ هزار نفر در بین نابینا و کمبینا).
این اعداد نشاندهنده وجود جمعیت قابلتوجهی است که ممکن است به خدمات حمایتی، تغییرات محیطی و توانمندسازی نیاز داشته باشند.
بخش سوم: چالشها و مشکلات نابینایان در ایران
افراد نابینا در جامعه با مشکلاتی فراگیر مواجهاند که به چند دسته کلی تقسیم میشوند:
۱. مشکلات زیربنایی فیزیکی و محیطی
- موانع شهری و نامناسب بودن زیرساختها
بسیاری از خیابانها، پیادهروها و مسیرهای عبور افراد بینا طراحی بهینهای ندارند: تکپلها، اختلاف سطح، سنگفرش نامناسب، نبود مسیرهای هدایت لمسی (کفنما) یا ناهمواریها. - نبود علائم اضافی برای نابینایان
نشانههای لمسی، راهنماهای صوتی در میدانها و تقاطعها، تابلوهای بریل در مکانهای عمومی یا حملونقل عمومی به میزان کافی وجود ندارد. - عدم رعایت حقوق عابران نابینا از سوی رانندگان
برخی رانندگان توجه نمیکنند یا از حق تقدم فرد نابینا عبور نمیکنند یا مسیری که فرد نابینا استفاده میکند را مسدود میکنند. - مشکلات دسترسی به حملونقل عمومی
اتوبوسها، مترو، تاکسیها گاهی طراحی نشدهاند که افراد نابینا بتوانند بهراحتی از آن استفاده کنند. در مطالعهای در تهران نشان داده شده که سیستم حملونقل عمومی به لحاظ در برگیرندگی (inclusiveness) برای افراد دارای معلولیت ضعیف عمل میکند.
۲. مشکلات آموزشی و تحصیلی
- دسترسپذیری کم به منابع آموزشی
بسیاری از کتابها، جزوات و منابع تحصیلی به صورت بریل یا صوتی در دسترس نیستند. - نبود امکانات حمایت و تطبیق در مدارس و دانشگاهها
در مدارس یا دانشگاهها ممکن است نرمافزارهای تبدیل متن به صوت یا بریل، دستگاههای خوانشگر یا دیگر ابزارهای کمکی وجود نداشته باشد. - محدودیت در ادامه تحصیل و پشتیبانی دانشگاهی
برخی از افراد نابینا پس از ورود به دانشگاه با مشکلاتی نظیر نبود مسئولیت مشخص در دانشگاه برای حمایت از آنان مواجهاند. - اختلاف در کیفیت آموزش در مدارس عادی و استثنایی
در برخی موارد، نابینایان مجبور به تحصیل در مدارس استثنایی میشوند و ممکن است فرصتهایی برابر با مدارس عادی نداشته باشند.
۳. اشتغال و معیشت
- بیکاری و نرخ پایین استخدام
حتی تحصیلکردگان نابینا نیز به سختی شغل متناسب مییابند. گفته شده است که بیکاری یکی از مشکلات اصلی این جامعه است. - تبعیض در استخدام
برخی کارفرمایان ممکن است نگران هزینههای تطبیقی یا تصور نادرست از توانمندی افراد نابینا باشند و از استخدام آنان خودداری کنند. - دستمزد پایینتر و موقعیتهای شغلی محدود
حتی اگر استخدام شوند، ممکن است در مشاغل با درآمد پایینتر یا با محدودیت پیشرفت قرار گیرند. - فقر و مشکلات اقتصادی مضاعف
هزینههای اضافی برای خدمات کمکی (ابزارهای توانبخشی، وسایل الکترونیک مخصوص، انتقال و همراهی) فشار اقتصادی را افزایش میدهد.
۴. مشکلات اجتماعی، روانی و فرهنگی
- نگرشهای ترحمآمیز، تحقیر یا انگزدن
یکی از گلایههایی که نابینایان مطرح میکنند، نادیده گرفتن حرمت انسانی آنان و استفاده از واژههای نامناسب مانند «عاجز»، «کور» یا «گدا» است. - انزوا اجتماعی و کمبود فرصتهای مشارکت
به دلیل محدودیت در دسترسی و عدم پذیرفته شدن کامل اجتماعی، افراد نابینا ممکن است از فعالیتهای اجتماعی دور بمانند. - کاهش اعتماد به نفس و مشکلات روانی
احساس نادیده گرفته شدن، محدودیت در استقلال یا وابستگی به دیگران میتواند منجر به اضطراب، افسردگی یا احساس کمبود ارزش شود. - محدودیت در دسترسی به رسانهها و اطلاعات عمومی
اخبار، محتوای وب، کتابها یا گزارشها ممکن است به شکل مناسب برای نابینایان در دسترس نباشد.
۵. چالشهای حقوقی و نهادهای حمایتی
- ضعف در قوانین یا اجرای آنها
ممکن است قوانین حمایتی برای افراد دارای معلولیت وجود داشته باشد، اما اجرای آنها در سطح شهری یا محلی ناقص باشد. - پوشش حمایتی محدود
نه همه افراد نابینا تحت پوشش بهزیستی یا سازمانهای حمایتی هستند، و خدمات مناسب به همه نمیرسد. - نبود هماهنگی بین نهادها
وزارت آموزش و پرورش، بهزیستی، شهرداریها، دانشگاهها و نهادهای شهری ممکن است هماهنگی لازم برای حمایت یکپارچه از افراد نابینا نداشته باشند. - مسائل مالی و بودجهای
تأمین تجهیزات، توسعه نرمافزارها، بازسازی محیطهای شهری و ابزارهای کمکی نیاز به تخصیص بودجه دارد که معمولاً کافی نیست.
بخش چهارم: اهمیت توجه و تأکید بر روز عصای سفید
چرا «روز عصای سفید» اهمیت دارد؟ در ادامه برخی از دلایل را میآورم:
- افزایش آگاهی عمومی
بسیاری افراد عادی از موانع و نیازهای نابینایان بیاطلاعاند. این روز فرصتی است تا رسانهها، شبکههای اجتماعی و مدارس وارد شوند و اطلاعرسانی کنند. - فشار برای تغییر سیاستها و زیرساختها
اگر توجه عمومی افزایش یابد، سیاستگذاران ممکن است مجبور به اصلاح قوانین شهری، تخصیص بودجه و توسعه پروژههای دسترسپذیر شوند. - تقویت انگیزه و همراهی اجتماعی
این روز میتواند انگیزهای باشد برای فعالیتهای داوطلبانه، جمعآوری کمک یا راهاندازی پروژههای محلی برای بهبود وضعیت نابینایان. - ارزیابی پیشرفت
هر سال میتوان وضعیت گذشته را با وضعیت فعلی مقایسه کرد و میزان پیشرفت یا عقبماندگی را سنجید.
بخش پنجم: پیشنهادها برای بهبود وضعیت نابینایان در ایران
در ادامه فهرستی از پیشنهادها برای بهبود وضعیت نابینایان در ایران ارائه میشود:
الف) در سطح کلان و سیاستگذاری
- تدوین قوانین دقیقتر و الزامآور برای دسترسپذیری محیطی (شهرسازی، پیادهرو، معابر) و الزام شهرداریها به اجرای آن
- تخصیص بودجه ویژه برای تأمین تجهیزات کمکی (عصای سفید پیشرفته، ابزارهای فناوری کمکی، نرمافزارهای تبدیل متن به صدا)
- ایجاد واحدهای هماهنگکننده در وزارتخانهها (آموزش و پرورش، علوم، بهداشت، شهرداری) برای پیگیری موضوع نابینایی
- ارائه مشوقها یا معافیتهای مالیاتی برای شرکتها یا سازمانهایی که افراد نابینا را استخدام کنند یا محیط خود را دسترسپذیر کنند
ب) در سطح شهری و محیطی
- ایجاد مسیرهای راهنمای لمسی یا کفنما در پیادهروها و معابر
- استفاده از علائم صوتی یا صوتی-لمسی در تقاطعها و عبور عابر پیاده
- حذف موانع فیزیکی (مانند تیرکهای مزاحم، پایههای تبلیغات، پله بدون رمپ)
- طراحی ایستگاههای مترو، اتوبوس و ایستگاههای تاکسی با توجه به نیاز نابینایان (دستگاه اعلام صوتی، نردهها یا لمسگرها)
- استفاده از ناوبری خارجی یا GPS مخصوص افراد کمبینا به همراه نقشههای شهری مناسب
ج) در عرصه آموزش
- تأمین منابع آموزشی به صورت صوتی یا بریل برای مدارس و دانشگاهها
- تجهیز مدارس و دانشگاهها به نرمافزارهای تبدیل متن به گفتار، دستگاههای خوانشگر و کامپیوترهای مناسب
- آموزش معلمان و اساتید درباره روشهای آموزش مناسب برای نابینایان
- ایجاد واحدهای پشتیبانی ویژه در دانشگاهها برای دانشجویان نابینا
- تقویت نظام آموزش همگانی (inclusive education) به گونهای که دانشآموز نابینا در مدارس عادی با امکانات مناسب تحصیل کند
د) اشتغال و توانمندسازی اقتصادی
- برگزاری دورههای مهارتآموزی و کارآفرینی ویژه برای نابینایان
- ارائه تسهیلات مالی و وامهای ویژه کسبوکار به افراد نابینا
- تشویق کسبوکارها و سازمانها به استخدام افراد نابینا با معافیتها یا مشوقها
- راهاندازی شرکتهای اجتماعی یا تعاونی با مشارکت افراد نابینا
- ایجاد پلتفرمهای شغلی آنلاین ویژه افراد نابینا
هـ) فرهنگسازی و رسانه
- تولید محتوا (مقاله، ویدیو، پادکست) برای آشنایی عمومی با زندگی نابینایان
- دعوت به فعالیتهای مداوم (نه فقط در ۱۵ اکتبر) مانند پیادهروی با عصای سفید، روزهای آشنایی با نابینایی
- استفاده از شبکههای اجتماعی برای به اشتراکگذاری تجربههای افراد نابینا
- آموزش عمومی به شهروندان درباره چگونگی برخورد مؤدبانه با افراد نابینا
و) حمایت روانی و اجتماعی
- فراهم آوردن خدمات مشاوره و روانشناسی برای مقابله با فشارهای روانی
- تشکیل گروههای همیار و پشتیبان بین افراد نابینا
- ارتقای نهادهای مدافع حقوق نابینایان و تشکلهای خودیاری
جمعبندی
روز جهانی عصای سفید فرصتی ارزشمند است تا نگاه ما به افراد نابینا عمیقتر شود؛ نه از زاویه ترحم، بلکه از زاویه حقوق، شایستگی و مشارکت اجتماعی برابر. در ایران، اگرچه گامهایی در جهت حمایت برداشته شده است، اما موانع فزاینده و نابرابریهای ساختاری همچنان پابرجاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.